شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها

۳۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

پرده از هرزه نسیمی ولگرد حامله شد
بار ِ این فاجعه بر دوش من است
من گشودم لبه ی پنجره را ..
از: مسعود دیدگر
من حدس می زنم
این دنیا جای بهتری باشد ،
تا آن دنیا ..
حداقل خدا در این دنیا آنقدرها سخت گیر نیست !
عزیرم؟!
هیچ می دانستی؟
همین سیبی را که الان با متانت پوست می گیری
در آن دنیا چه گناه خانه براندازیست !
البته در بهشت اینگونه است،
جهنم را نمی دانم !!
از: مسعود دیدگر
در خیابان به گربه ای نگاه می کنم
که از من خوشبخت تر است
هرچند خودش نظر دیگری دارد ..
ماشین دوم هم از رویش رد شد ..
از: مسعود دیدگر
شاعر شنیدنی ست ولی میل میل ِ توست
آماده ای که بشنوی ام یا ببینی ام؟
از: محمد علی بهمنی
هرشب به زور گریه و یک بسته قرص خواب
تمرین مرگ می کنم اما نمی شود ..
از: مسعود دیدگر
کودک
سنگی در حوض انداخت؛
چهلستون ویران شد !
از: صابر کاکایی
بالا و پایین پریدم
از شوق زندگی نیست
ماهی روی خاک
چه می کند ؟
از: حسن اسماعیل زاده
ما در خانه ده نفر بودیم
به خاطر همین
هرکس شب زودتر به خانه می رسید
خواب های بهتری می دید
ما به اندازه ی یک نفر غذا داشتیم
یک لباس و یک پتو
در خانه ی ما همیشه یک نفر زندگی می کرد
و بقیه
تماشا می کردند
از: پونه مطلبی پور
باتو
قند پهلو می شود
تلخی آغوشم
از: آرش ناجی
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است
نه چراغیست در آن پایان
هرچه از دور نمایانست
شاید ان نقطه نورانی
چشم گرگان ِ بیابان باشد
از: فروغ فرخزاد