شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اکبر اکسیر» ثبت شده است

ساعت
از نُه شب گذشته است
پای تیر برق، گربه ها جوک می گویند
و کیسه های زباله از خنده می ترکند !

از: اکبر اکسیر

ملیحه می داند

من اگر بمیرم مریض خواهم شد

پس قبل از دفن

شربت و قرص و یک لیوان آب

و ساعت زنگدار برای هر هشت ساعت یک عدد

فراموش نشود

ضمنا به مرده شور بسپارید

این مرده را قبل از مصرف بتکاند

امکان دارد مرده باشد

مگر نمی دانید در سرزمین ما

شاعران بعد از مرگ، زنده می شوند؟!

از: اکبر اکسیر

همه ی گاو ها گوساله به دنیا می آیند

من ِ گوساله، گاو به دنیا آمدم

شیرم را دوشیدند

شاخم را شکستند

از دباغ خانه که برگشتم عزیز شدم

حالا نشسته ام پشت ِ ویترین ِ گالری کفش

سایز 37

درست اندازه ی پای ملیحه !!

از: اکبر اکسیر