شعری که تو را جان می بخشد
شاعرش را یکبار کشته است
از: سید محمد مرکبیان
شاعرش را یکبار کشته است
از: سید محمد مرکبیان
اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!
کلمات کلیدی
رضا کاظمی
گروس عبدالملکیان
سید مهدی موسوی
مهدیه لطیفی
گمنامان
رسول یونان
جواد غلامرضایی
نیما هوشمند
امین منصوری
شمس لنگرودی
احمد شاملو
سعدی
مسعود دیدگر
علی کریمی کلایه
حسین پناهی
دکتر علی شریعتی
سمانه سوادی
یاور مهدی پور
سید علی صالحی
علیرضا روشن
سهراب سپهری
یغما گلرویی
احسان پرسا
محسن حسینخانی
سپیده جدیری
مینو نصرت
منیره حسینی
بهرنگ قاسمی
فروغ فرخزاد
آرش ناجی
بایگانی
- مهر ۱۳۹۳ (۶)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۲ (۱۴)
- بهمن ۱۳۹۲ (۱۸)
- دی ۱۳۹۲ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۲ (۷)
- آبان ۱۳۹۲ (۱۵)
- مهر ۱۳۹۲ (۸)
- شهریور ۱۳۹۲ (۱۶)
- مرداد ۱۳۹۲ (۸)
- تیر ۱۳۹۲ (۸)
- خرداد ۱۳۹۲ (۱۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۲ (۶)
- اسفند ۱۳۹۱ (۳۱)
- بهمن ۱۳۹۱ (۵۵)
- دی ۱۳۹۱ (۱۳۷)
آخرین مطالب
پیوندها
باید
خودم را
بگذارم کنار ِ خودم
و پیاده رو را
تا آخرین سنگفرش
شانه به شانه راه برویم ..
غروبی آرام
برای یک تنهایی دو نفره !
از: سید محمد مرکبیان
خودم را
بگذارم کنار ِ خودم
و پیاده رو را
تا آخرین سنگفرش
شانه به شانه راه برویم ..
غروبی آرام
برای یک تنهایی دو نفره !
از: سید محمد مرکبیان