شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها
ما بال هایمان را
به باد زمان دادیم
می بینی؟
ما قرار بود فرشته باشیم
تو بی گناه بودی
من بی گناه
زمان اما دست بر گلو می گذارد
می گوید:
زندگی را و زمین را چه به این حرف ها ؟!
چه به این بال ها؟!
چه غلط ها ..!
ما بال هایمان را
به زمان باج دادیم
تا زندگی کنیم
از: مهدیه لطیفی
آقایان و خانم ها
نترسید
کسی که با شما صحبت می کند
یک گاو است
چند سال پیش
در یک پاییز
شاخ هایم ریخت
شما می توانید روی سرم دست بکشید
دمم را بچرخانید
و با من عکس یادگاری بگیرید
آقایان
خانم ها
می خواهند مرا بکشند
تنها به جرم اینکه
چند برگ روزنامه خورده ام
از: عبدالصمد آبروشن
حواست به مدل سرزمینت باشد
نکند از مداد آبی
بهانه ی آسمان بتراشی
آزادی
تنها پرنده ای ست
که در قفس
نفس نمی کشد
از: منیره حسینی
حسی شبیه غم بدنم را گرفته بود
از خانه ای که بوی تنت را گرفته بود

می خواستی که جیغ شوی: خسته ام عزیز!
یک دست خسته تر دهنت را گرفته بود !!

می خواستی مرا .. که مثل دو چشم خیس
چیزی مقابل ترنت را گرفته بود

می خواستی بمیری و از دست ِ دست هاش ..
با گریه گوشه ی کفنت را گرفته بود

لعنت به روزگار که از خاطرات من
حتی خیال داشتنت را گرفته بود

لعنت به روزگار که ما را دو نیم کرد
چیزی شبیه «تو» که منت را گرفته بود

که اولاً «گرفته دلم» ثانیاً شبی↓
تیره تمام ثانیه ات را گرفته بود !!

حسی شبیه غم بدنت را گرفته بود
بویی غریب کل تنت را گرفته بود
از: سید مهدی موسوی
از این دو دلیل نیامدنت خارج نیست
یا نمی خواهی ام
یا ..
یا اباالفضل!
یعنی نمی خواهی ام؟!
از: بهرنگ قاسمی
ماری بزرگ مرا خورده است
من اما
باید در ایستگاه صادقیه پیاده شوم
از: گروس عبدالملکیان
اگر
نبودی
چگونه
می نوشتم
از: پرویز فکرآزاد
با «یکی بود یکی نبود» شروع می شود این قصه
با یکی ماند و یکی نماند، تمام
یکی، من بودم یا تو، مهم نیست
مهم قصه ای ست که تمام می شود!
از: رضا کاظمی
می خواهم سیگاری باشم
خاموش
بر گوشه ی لبت
شاید
کبریتی کشیدی و
تکلیفم روشن شد ..
از: فرشاد بیات
تصمیم گرفتم تا ظهر توی رخت خواب بمانم
شاید تا آن موقع
نصف آدم های دنیا بمیرند
و مجبور باشم فقط نصف دیگرشان را تحمل کنم
از: چارلز بوکوفسکی