شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها
باید
خودم را
بگذارم کنار ِ خودم
و پیاده رو را
تا آخرین سنگفرش
شانه به شانه راه برویم ..
غروبی آرام
برای یک تنهایی دو نفره !
از: سید محمد مرکبیان
کاش سرم را بردارم
و برای هفته ای در گنجه ای بگذارم و قفل کنم
در تاریکی یک گنجه ی خالی ..
روی شانه هایم
جای سرم چناری بکارم
و برای هفته ای در سایه اش آرام گیرم !
از: ناظم حکمت
آسمان را
زیر سقف اتاقش آورده
زنی که
با دود سیگارش
ابر می سازد ..
از: نسرین رضایی
گیسوانش
همیشه سیاه است
پاهایش
سپید
این زن هرگز پیر نمی شود
ته چشمانش
ماه می رقصد و
زیر پاهایش خورشید
لحافش را برداری
ستارگان اندامش
چشمانت را کور می کند
همه او را " صفیه " صدا می زنند
من
مادر ..
از: مینو نصرت
دلتنگی
حادثه ای ست
که پشت تمام چراغ قرمزهای جهان
اتفاق می افتد
بی آنکه قطره ای خون
از بینی کسی بریزد ..!
از: مینو نصرت
این چرخ فلک
خوب می چرخاند
بد فلک می کند
از: مصطفی پناهی
کلمات
افکارت را مات می کنند
صدای چشمانت واضح تر است ..
از: حمزه زارعی
از ترس ماهیگیر
به ساحل پناه می برند
ماهی ها
از: حسین حیدری
پرنده ای در من
به آسمان می نگرد
و تابوتی
به ساعت ..
از: جواد غلامرضایی
شکمش را
به پشتش بسته
می خواهد از دکل برود بالا
لاک پشت پیر ..
از: جواد غلامرضایی