شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها

۱۳۷ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

در این ساعت ِ شب

تو

باید خفته باشی

در پیراهن صورتی خوابت

و حتم دارم پادشاه هفتم

در همین لحظه از تو خواستگاری می کند

همیشه از شاه ها بدم می آمده !

نیکی چو از حد بگذرد

نادان خیال بد کند

از: سعدی

پ.ن: از این ب بعد از این تک بیت های زیبا هم خواهیم داشت

به این فکر می کنم

لالایی های مادرم

زیر کدام بالش کودکی ام جا مانده؟!!

شاید هنوز بشود

آسوده خوابید...

ما کاشفان کوچه های بن بستیم

حرفهای خسته ای داریم

این بار، پیامبری بفرست

که تنها گوش کند

از: گروس عبدالملکیان

فرزندم

سال دو هزار و پنجاه است

تو هنوز به دنیا نیامده ای

مادرت شاعر مضطربی بود

که در یک تیمارستان حومه ی شهر تا ابد بستری شد

و هر هفته

پدرت که هرگز با او ازدواج نکرد

دسته گل پژمرده ای می آورد

با برچسب بزرگ حراج

روی زرورق هایش

همگی روی یک صندلی ِ گردانیم..!

روی یک صندلی، سرگردانیم

زندان برای زندانیان دانشگاه

دانشگاه برای دانشجویان زندان

بنگاه دار ِ املاک، رئیس ِ آن اداره

توی شاعر، بنگاه دار(بیت بیت بساز بفروش!)

و من ِ فیزیکدان، شاعر

می بینید؟!

هیچ چیز و هیچ کس سر جای خودش نیست

پس زمین می چرخد

از: امیرحسین رحیمی

به خود می پیچد این دریا

نه خبری از دکتر

نه اثری از پرستار

دل پیچه دارد باز

خدا می داند

کدام کشتی را قورت داده

جان چند نفر را گرفته

چند خانه را به عزا نشانده؟

اژ: رسول یونان

ستاره ها در آسمان ِ دور

در آسمان دور این ستاره ها

بادکنک های زرد من اند

نخ هایشان رها شده

از دستان بی احتیاط کودکی ام..

از: رسول یونان

جهان جای عجیبی ست

اینجا هرکس شلیک می کند

خودش کشته می شود...

از: رسول یونان

دنیا که به پایان رسید

رویاها

دنیایی دیگر خواهند ساخت

و خنده ی تو

جای آفتاب را خواهد گرفت

از: رسول یونان