شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها

۱۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

عاشق که می شوی
لالایی خواندن هم یاد بگیر
شب های باقیمانده ی عمرت
به این سادگی ها
صبح نخواهند شد
از: مهدیه لطیفی
پیراهن خالی تو بر جا رختی
عطری که پریده از تن روتختی
سالی که بد است از زمستان پیداست
آغاز هزار و سیصد و بدبختی

از: رضاکیاسالار
من و آیینه
وفادارترین دشمنان یکدیگریم
هنوز بعد از این همه سال
روبروی هم ایستاده ایم
مثل جبهه های حق علیه باطل
از: مانا آقایی
قلبم،
شاید
بازمانده ی قلب ِ
دخترک زنده به گوری باشد،
که یک بهار،
در سینه ی من روییده!
چشمم،
شاید
ادامه ی
چشم انتظاری یعقوب
که اتفاقی
روحم را
در خاک ِ مزارش
دمیده باشند !
دست هایم،
شاید امتداد ریشه های غربت ِ
تک درختی در امامزاده ای متروک !

و داغ ِ دلم
میراث
داغ انکیدو
بر سینه ی گیل گمش !

و گرنه هیچ زنی،
نمی تواند،
یک تنه،
این همه عاشق باشد
از: نسترن وثوقی
خدا
ترسناک ترین حرف را
زد ؛
رعد و برق !
باران که تمام شد
خوشبخت ترین ترسوی زمین بودم
از: سپیده جدیری
خاطره ها
دست های مصنوعی اند:
دراز می شوند ،
می فشاری شان ،
حس نمی کنند
از: سپیده جدیری
چه ظهر کوتاهی بود ؛
آدامس بادکنکی
جرقه زد و ترکید :
گریختی و
باز
ماندم
تا آخر تعجب ..
حالا که برگشته ای
ببین چقدر بزرگ ام
عروسکم ، دختر ِ مو بلندی شده است
از: سپیده جدیری
گاهی اوقات باید
بگذری و
بگذاری و
بروی ..
وقتی می مانی و تحمل می کنی
از خودت یک احمق می سازی !
از: ساموئل بکت
در ِ قفس را باز بگذار
پرنده
اگر به تو عاشق باشد
بر شانه هایت می نشیند !
از: علیرضا روشن
گاهی
در اتاقی کوچک
دره هایی ست عمیق
جاده هایی طولانی
از: صابر کاکایی