شاعر می مانم

شاعر می مانم

اینجا اشعار شاعران را به انتخاب کاکاپو می خوانید
هرگونه کپی برداری از این سایت به شدت مجاز بوده
و باعث خرسندی بنده است!

پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمانه سوادی» ثبت شده است

فقط یک زن می تواند
دگمه های پنجره را
طوری باز کند
که آب در دل یا کریم ها
تکان نخورد

از: سمانه سوادی
به تو فکر می کنم
و به پیاده روی هایی
که قدم نزدیم
به غروب هایی
که ندیدیم
به مهمانی هایی
که نرفتیم
به قهوه هایی
که نخوردیم
به دست هایی که نگرفتیم
به تو فکر می کنم
به تو که
"ن" آور
تمام فعل هایم شده ای !
از: سمانه سوادی
آغوش تو را بیرون می آورم
و با دگمه هایش فال می گیرم
می آید
نمی آید
می آید
نمی آید!
اگر دگمه ی افتاده ی یقه ات را دوخته بودم
حتما ً می آمدی!
از: سمانه سوادی
این روزها
بیشتر از همیشه
شعر می خوانم
باید مطمئن شوم
قبل از من
تو را
نسروده باشند
از: سمانه سوادی