تو راحت بخواب
من مشق گریه هایم هنوز مانده!
لعنت
به همه ی صراط های مستقیمی
که عرضه ندارند تورا به من برسانند!!!
من حواس فاصله ها را پرت می کنم
تو فقط بیا..
هر لحظه دم از نفاق باهم بزنند
یا حرفی از این سیاق باهم بزنند
یک بار نشد عقربه های ساعت
یک دور به اتفاق باهم بزنند..
از: بیژن ارژن
آسمان نگاه خسته من
خانه ی ابرهای باران زاست
نیستی و نبودنت تنها
غصه ی آفتابگردان هاست
در نبود تو سهم چشمانم
این یکی اشک آن یکی خون است
دستمالی که یادگار تو بود
مثل سدی مقابل دریاست
روی بال خیال می رفتیم
و تو گفتی همیشه می مانی
باز گفتی نترس باکی نیست
تا که هستیم و تا خدا با ماست
اگر سفر بروی بی خبر، زبانم لال
بماند آه دلم پشت در زبانم لال
هزار سال گذشت از قرار دیدنمان
تو رفته ای که نیایی مگر؟ زبانم لال
مگر نه اینکه تو خورشید آسمان منی
چگونه شبم بی تو شد سحر؟ زبانم لال
هنوز مانده بفهمم تو شاعرم کردی
نگفتم از تو، از این بیشتر؟ زبانم لال
بگو که دل بکنم از تمام آدم ها
نگو فقط ز تو، تو یک نفر زبانم لال
زده ست چوب طرح این غزل به احساسم
تو را اگر که نبینم؟ اگر..؟ زبانم لال
از: فاطمه آتش پیکر