تو نمی دانی که فرزند خویشتن بودن،
تازه زاده شدن، آغاز شدن،
بی بند هیچ پیوندی بودن، گذشته نداشتن،
سنگینی بار هیچ خاطره ای را نکشیدن،
آینه بی لک بودن یعنی چه،
نمی دانی اما باش!
از: دکتر علی شریعتی
چه رنجی ست لذت ها را تنها بردن
و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن
و چه بدبختی آزاردهنده ای ست تنها خوشبخت بودن!
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است ..
از: دکتر علی شریعتی
قبل نوشت: شاعر این شعر ِ زیبا را نمی شناسم!
آری..!
تو راست می گویی..!
آسمان مال من است
پنجره، فکر، هوا، عشق
زمین مال من است
اما سهراب تو قضاوت کن!
بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست
صبر کن ای سهراب..!
قایقت جا دارد؟!
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
به سراغ من اگر می آیید، تند و آهسته چه فرقی دارد؟!
تو به هرجور دلت خواست بیا
مثل سهراب دگر جنس تنهایی من چینی نیست، که ترک بردارد
مثل مرمر شده است، چینی نازک تنهایی من ..!